زناشویی

چرا گاهی احساس می‌کنیم که طرف مقابل نمی‌فهمد ما چه می‌خواهیم؟

همه ما این حس ناخوشایند را تجربه کرده‌ایم: زمانی که تلاش می‌کنیم منظور خود را به کسی برسانیم، اما انگار حرف‌هایمان به گوشش نمی‌رسد یا بدتر از آن، برداشت اشتباهی از آنها می‌کند. این مسئله می‌تواند در روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه و حتی در محیط کار رخ دهد و باعث ایجاد سوءتفاهم، ناراحتی و دوری شود. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا گاهی احساس می‌کنیم که طرف مقابل نمی‌فهمد ما چه می‌خواهیم؟ دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. در این پست، ۱۵ نکته را بررسی می‌کنیم که می‌توانند توضیح دهند چرا گاهی ارتباط موثر برقرار نمی‌شود و چرا احساس می‌کنیم که طرف مقابل درک درستی از خواسته های ما ندارد:

  • عدم شفافیت در بیان:

    شاید ما به اندازه کافی واضح و روشن منظور خود را بیان نمی‌کنیم و طرف مقابل نمی‌تواند به درستی متوجه خواسته ما شود. بهره‌گیری از اصطلاحات مبهم، ایهام و عدم توضیح جزئیات می‌تواند باعث سوءتفاهم شود.
  • بهره‌گیری از زبان غیرکلامی متناقض:

    زبان بدن، لحن صدا و حالت چهره ما می‌توانند پیام‌هایی متفاوت از آنچه به زبان می‌آوریم ارسال کنند. این تناقض می‌تواند باعث سردرگمی طرف مقابل شود.
  • عدم توجه به پیش‌زمینه‌های فکری طرف مقابل:

    هر فردی بر اساس تجربیات، باورها و ارزش‌های خود دنیا را می‌بیند. ما باید در نظر داشته باشیم که پیش‌زمینه‌های فکری طرف مقابل ممکن است با ما متفاوت باشد و بر نحوه درک او از صحبت‌های ما تاثیر بگذارد.
  • فرض کردن اینکه طرف مقابل ذهن‌خوان است:

    انتظار نداشته باشید که طرف مقابل بدون اینکه چیزی بگویید، متوجه نیازها و خواسته‌های شما شود. این فرض غیرمنطقی می‌تواند منجر به ناامیدی و ناراحتی شود.
  • گوش ندادن فعالانه:

    ارتباط یک فرآیند دو طرفه است. اگر ما فقط به فکر بیان حرف‌های خودمان باشیم و به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش ندهیم، نمی‌توانیم به درستی منظور او را درک کنیم و در نتیجه، او هم نمی‌تواند منظور ما را بفهمد.
  • مقصر دانستن طرف مقابل:

    به جای اینکه سعی کنیم منظور خود را به درستی توضیح دهیم، ممکن است طرف مقابل را مقصر بدانیم و او را متهم کنیم که نمی‌فهمد. این رویکرد دفاعی باعث می‌شود که ارتباط بدتر شود.
  • وجود موانع ارتباطی:

    عواملی مانند خستگی، استرس، گرسنگی یا حواس‌پرتی می‌توانند بر توانایی ما در برقراری ارتباط موثر تاثیر بگذارند.
  • تفاوت در سبک‌های ارتباطی:

    افراد مختلف سبک‌های ارتباطی متفاوتی دارند. برخی افراد مستقیم و صریح صحبت می‌کنند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و با اشاره صحبت می‌کنند. این تفاوت‌ها می‌تواند باعث سوءتفاهم شود.
  • عدم همدلی:

    اگر نتوانیم خود را جای طرف مقابل بگذاریم و احساسات و دیدگاه‌های او را درک کنیم، نمی‌توانیم به درستی با او ارتباط برقرار کنیم.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • وجود انتظارات غیرواقعی:

    انتظارات غیرمنطقی از طرف مقابل می‌تواند باعث شود که احساس کنیم او نمی‌فهمد ما چه می‌خواهیم.
  • برخورد با دیدگاهای متفاوت:

    گاهی ما فقط دنبال این هستیم که حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و به دیدگاه های طرف مقابل اهمیت نمی دهیم.
  • تفسیر بد نیات:

    گاهی بدون دلیل و مدرک نیات طرف مقابل را بد برداشت می کنیم و فکر می کنیم که می خواهد عمداً ما را ناراحت کند.
  • بهره‌گیری از جملات کلیشه ای و غیر شخصی:

    بهره‌گیری از جملات کلیشه ای نشان می دهد که ما به طرف مقابل اهمیت نمی دهیم و حرف هایمان از صمیم قلب نیست.
  • انتقاد به جای پیشنهاد:

    انتقاد کردن از طرف مقابل به جای ارائه پیشنهاد سازنده باعث می شود او احساس کند که به حرف هایش گوش نمی دهیم و فقط به دنبال ایراد گرفتن هستیم.
  • نادیده گرفتن زبان بدن طرف مقابل:

    توجه نکردن به زبان بدن طرف مقابل و نشانه های غیرکلامی که ارسال می کند، باعث می شود که نتوانیم به درستی منظور او را درک کنیم و به نیازهایش پاسخ دهیم.

درک متقابل نیازمند تلاش هر دو طرف است. هم ما باید تلاش کنیم منظور خود را به درستی بیان کنیم و هم باید به حرف‌های طرف مقابل با دقت گوش دهیم و سعی کنیم او را درک کنیم. با بهبود مهارت‌های ارتباطی خود، می‌توانیم روابط سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری را تجربه کنیم.

چرا طرف مقابل نمی‌فهمد ما چه می‌خواهیم؟

۱. عدم شفافیت در بیان خواسته‌ها

گاهی اوقات، ما انتظار داریم طرف مقابل ذهن ما را بخواند و بدون اینکه به صراحت چیزی بگوییم، بفهمد چه می‌خواهیم.این انتظار غیرمنطقی است.بیان واضح و روشن خواسته‌ها، اولین قدم برای درک متقابل است.هر چه دقیق‌تر منظور خود را بیان کنید، احتمال سوءتفاهم کمتر می‌شود.از جملات مبهم و دوپهلو پرهیز کنید.به جای اینکه بگویید “کاش بیشتر به من توجه می‌کردی”، بگویید “دوست دارم وقتی با هم هستیم، کمتر به تلفن همراهت نگاه کنی و بیشتر به حرف‌های من گوش بدهی”.به احساسات خود نیز توجه کنید و آنها را به درستی بیان کنید.

“من ناراحت می‌شوم وقتی.

..” یا “من خوشحال می‌شوم اگر...” می‌تواند به طرف مقابل کمک کند تا درک بهتری از شما پیدا کند.اگر در بیان خواسته‌های خود مشکل دارید، تمرین کنید.می‌توانید از نوشتن خواسته‌هایتان شروع کنید و سپس آنها را با صدای بلند برای خودتان تکرار کنید.

۲. بهره‌گیری از زبان بدن نامناسب

زبان بدن شما می‌تواند پیام‌های مختلفی را به طرف مقابل منتقل کند، حتی اگر خودتان متوجه آن نباشید. اگر در حالی که از طرف مقابل درخواست کمک می‌کنید، اخم کنید یا شانه‌هایتان را بالا بیندازید، ممکن است او احساس کند که شما از او ناراضی هستید و تمایلی به کمک به شما نداشته باشد. به زبان بدن خود توجه کنید و سعی کنید پیام‌هایی را منتقل کنید که با کلامتان همخوانی داشته باشند. تماس چشمی برقرار کنید، لبخند بزنید و با حالت بدنی آرام و گشوده با طرف مقابل صحبت کنید. از حرکات عصبی مانند ضربه زدن با پا یا بازی کردن با موها خودداری کنید، زیرا این حرکات می‌توانند حواس طرف مقابل را پرت کنند. می‌توانید با مشاهده فیلم های آموزشی و یا شرکت در کلاس های مربوطه، زبان بدن خود را بهبود بخشید.

۳. پیش‌فرض‌های نادرست و قضاوت‌های عجولانه

گاهی اوقات، ما بدون اینکه اطلاعات کافی داشته باشیم، در مورد طرف مقابل پیش‌فرض‌هایی می‌سازیم و بر اساس آنها قضاوت می‌کنیم. این پیش‌فرض‌ها می‌توانند مانع از درک صحیح طرف مقابل شوند و باعث ایجاد سوءتفاهم شوند. مثلا ممکن است فکر کنید که طرف مقابل به شما اهمیت نمی‌دهد، فقط به این دلیل که او در حال حاضر مشغول کار است و نمی‌تواند به شما توجه کند. قبل از اینکه در مورد طرف مقابل قضاوت کنید، سعی کنید اطلاعات بیشتری در مورد او و شرایطش جمع‌آوری کنید. از خودتان بپرسید که آیا شواهد کافی برای اثبات پیش‌فرض‌هایتان دارید یا خیر. به جای قضاوت، سعی کنید همدلی نشان دهید و از دیدگاه طرف مقابل به موضوع نگاه کنید. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران

۴. گوش ندادن فعال

گوش دادن فعال به این معنی است که شما نه تنها به کلمات طرف مقابل گوش می‌دهید، بلکه به احساسات و پیام‌های غیرکلامی او نیز توجه می‌کنید.وقتی به طور فعال گوش نمی‌دهید، ممکن است نکات مهمی را از دست بدهید و در نتیجه، نتوانید به درستی منظور طرف مقابل را درک کنید.هنگام گوش دادن به طرف مقابل، تمام توجه خود را به او معطوف کنید.از انجام کارهای دیگر مانند چک کردن تلفن همراه یا فکر کردن به پاسخ خودتان خودداری کنید.با تکان دادن سر و بهره‌گیری از عباراتی مانند “آهان” و “متوجه‌ام” نشان دهید که به حرف‌های او گوش می‌دهید.

سوالات باز بپرسید تا او را تشویق کنید بیشتر توضیح دهد.

مثلا به جای اینکه بپرسید “آیا ناراحت شدی؟”، بپرسید “چه احساسی داشتی؟” مهارت‌های رابطه زناشویی از قضاوت و قطع کردن حرف‌های طرف مقابل خودداری کنید.اجازه دهید او حرف‌هایش را کامل بزند، حتی اگر با نظرش مخالف باشید.

۵. تفاوت در سبک‌های ارتباطی

هر فردی سبک ارتباطی منحصر به فردی دارد که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، فرهنگ و تجربیات زندگی شکل گرفته است. برخی افراد صریح و مستقیم صحبت می‌کنند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و با اشاره منظور خود را بیان می‌کنند. اگر سبک‌های ارتباطی شما و طرف مقابلتان متفاوت باشد، ممکن است در درک یکدیگر دچار مشکل شوید. سعی کنید سبک ارتباطی طرف مقابل را بشناسید و خودتان را با آن تطبیق دهید. اگر طرف مقابل صریح صحبت می‌کند، شما هم سعی کنید صریح‌تر باشید. اگر او غیرمستقیم صحبت می‌کند، به دنبال نشانه‌هایی بگردید که منظور واقعی او را نشان می‌دهند. گاهی لازم است در مورد سبک‌های ارتباطی خود با یکدیگر صحبت کنید و در مورد اینکه چگونه می‌توانید بهتر با هم ارتباط برقرار کنید، به توافق برسید.

۶. مسائل حل نشده گذشته

مسائل حل نشده گذشته می‌توانند بر روابط فعلی شما تأثیر بگذارند و مانع از درک صحیح یکدیگر شوند. اگر شما و طرف مقابلتان در گذشته با هم اختلافاتی داشته‌اید که هنوز حل نشده‌اند، این اختلافات ممکن است بر نحوه تعامل شما با یکدیگر تأثیر بگذارند. مثلا اگر در گذشته به طرف مقابل دروغ گفته‌اید، او ممکن است به حرف‌های شما اعتماد نکند و در نتیجه، نتواند منظور شما را به درستی درک کند. سعی کنید مسائل حل نشده گذشته را به طور مستقیم و با صداقت با طرف مقابلتان مطرح کنید. از او عذرخواهی کنید و به او اطمینان دهید که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نخواهید کرد. اگر نمی‌توانید به تنهایی مسائل حل نشده را حل کنید، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

۷. استرس و خستگی

استرس و خستگی می‌توانند بر توانایی ما در برقراری ارتباط مؤثر تأثیر بگذارند. وقتی استرس داریم یا خسته هستیم، ممکن است نتوانیم به درستی تمرکز کنیم و در نتیجه، نتوانیم به حرف‌های طرف مقابل به خوبی گوش دهیم. همچنین ممکن است در این شرایط، تحریک‌پذیرتر باشیم و به راحتی عصبانی شویم. سعی کنید در زمان‌هایی که آرام و سرحال هستید، با طرف مقابلتان صحبت کنید. اگر احساس می‌کنید که استرس دارید یا خسته هستید، قبل از شروع گفتگو، کمی استراحت کنید و به خودتان اجازه دهید آرام شوید. تمرینات تنفسی عمیق، مدیتیشن و یوگا می‌توانند به شما در کاهش استرس و افزایش تمرکز کمک کنند.

۸. مشکلات زبانی و فرهنگی

اگر شما و طرف مقابلتان به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنید یا از فرهنگ‌های متفاوتی هستید، ممکن است در درک یکدیگر دچار مشکل شوید. تفاوت‌های زبانی و فرهنگی می‌توانند باعث سوءتفاهم‌های زیادی شوند. اگر به زبان طرف مقابل مسلط نیستید، سعی کنید از مترجم یا فرهنگ لغت استفاده کنید. به فرهنگ طرف مقابل احترام بگذارید و سعی کنید آداب و رسوم او را یاد بگیرید. در مورد تفاوت‌های فرهنگی خود با یکدیگر صحبت کنید و سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کنید.

۹. مشکلات شنوایی یا گفتاری

گاهی اوقات، مشکلات شنوایی یا گفتاری می‌توانند باعث شوند که طرف مقابل نتواند به درستی منظور شما را درک کند. اگر فکر می‌کنید که طرف مقابل مشکل شنوایی دارد، سعی کنید بلندتر و واضح‌تر صحبت کنید. اگر فکر می‌کنید که طرف مقابل مشکل گفتاری دارد، به او اجازه دهید حرف‌هایش را کامل بزند و صبورانه به او گوش دهید. بهبود روابط زناشویی از او سوالات بسته بپرسید که پاسخ آنها بله یا خیر باشد. اگر مشکل جدی است، او را تشویق کنید که به پزشک یا متخصص گفتاردرمانی مراجعه کند.

۱۰. عدم اعتماد

عدم اعتماد می‌تواند سم مهلکی برای هر رابطه‌ای باشد و مانع از درک صحیح یکدیگر شود.اگر به طرف مقابل اعتماد ندارید، ممکن است به حرف‌های او شک کنید و در نتیجه، نتوانید منظور او را به درستی درک کنید.اعتماد، پایه و اساس هر رابطه سالمی است.اگر می‌خواهید رابطه‌ای قوی و پایدار داشته باشید، باید به طرف مقابل اعتماد کنید.اگر در گذشته به شما خیانت شده است، ممکن است سخت باشد که دوباره به کسی اعتماد کنید.اما اگر می‌خواهید رابطه‌ای جدید را شروع کنید، باید سعی کنید گذشته را فراموش کنید و به طرف مقابل فرصت دهید تا اعتماد شما را جلب کند.

اگر به طرف مقابل اعتماد ندارید، با او در مورد دلایل بی‌اعتمادی خود صحبت کنید.

سعی کنید به یک توافق برسید و اقداماتی را انجام دهید که به شما در ایجاد اعتماد کمک کنند.اگر نمی‌توانید به تنهایی مشکلات اعتماد را حل کنید، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

۱۱. غرور و تعصب

غرور و تعصب می‌توانند مانع از درک صحیح طرف مقابل شوند. اگر فکر می‌کنید که همیشه حق با شماست و حاضر نیستید به نظرات دیگران گوش دهید، ممکن است نتوانید منظور طرف مقابل را به درستی درک کنید. غرور می‌تواند باعث شود که شما از اشتباهات خود چشم‌پوشی کنید و مسئولیت اعمال خود را نپذیرید. تعصب می‌تواند باعث شود که شما افراد را بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب یا سایر ویژگی‌هایشان قضاوت کنید و در نتیجه، نتوانید با آنها به طور مؤثر ارتباط برقرار کنید. سعی کنید فروتن باشید و به نظرات دیگران احترام بگذارید. از قضاوت کردن افراد بر اساس تعصبات خود خودداری کنید.

۱۲. انتظارات غیرواقعی

داشتن انتظارات غیرواقعی از طرف مقابل، می‌تواند منجر به ناامیدی و سوءتفاهم شود. اگر انتظار داشته باشید که طرف مقابل همیشه با شما موافق باشد یا همیشه نیازهای شما را برآورده کند، احتمالاً ناامید خواهید شد. سعی کنید انتظارات واقع‌بینانه‌ای از طرف مقابل داشته باشید و او را به خاطر نقاط قوتش قدردانی کنید. مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت همچنین به او فرصت دهید تا اشتباه کند و از اشتباهات خود یاد بگیرد. به جای تمرکز بر نقاط ضعف طرف مقابل، سعی کنید بر نقاط قوت او تمرکز کنید.

۱۳. مقایسه کردن

مقایسه کردن طرف مقابل با دیگران، می‌تواند به رابطه شما آسیب برساند و مانع از درک صحیح یکدیگر شود. اگر دائماً طرف مقابل را با دیگران مقایسه کنید، او احساس می‌کند که کافی نیست و مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد. هر فردی منحصر به فرد است و نمی‌توان او را با دیگران مقایسه کرد. سعی کنید طرف مقابل را به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردش قدردانی کنید. به جای مقایسه کردن، بر نقاط قوت او تمرکز کنید و او را تشویق کنید تا بهترین نسخه از خودش باشد. به جای مقایسه کردن، سعی کنید از داشته‌های خود لذت ببرید و قدردان روابط خود باشید.

۱۴. کمبود همدلی

همدلی به معنی توانایی درک احساسات و دیدگاه‌های دیگران است. اگر همدلی کافی نداشته باشید، ممکن است نتوانید منظور طرف مقابل را به درستی درک کنید. برای تقویت همدلی، سعی کنید به حرف‌های طرف مقابل با دقت گوش دهید و سعی کنید احساسات او را درک کنید. از خودتان بپرسید که اگر در موقعیت او بودید، چه احساسی داشتید. خواندن داستان‌ها و رمان‌ها می‌تواند به شما در تقویت همدلی کمک کند.

۱۵. بهره‌گیری از تهدید و اجبار

بهره‌گیری از تهدید و اجبار برای رسیدن به خواسته‌های خود، نه تنها باعث می‌شود که طرف مقابل شما را نفهمد، بلکه به رابطه شما نیز آسیب می‌رساند. تهدید و اجبار، نشان دهنده عدم احترام به طرف مقابل است و باعث ایجاد حس ترس و ناامنی می‌شود. اگر می‌خواهید طرف مقابل شما را درک کند، باید با او با احترام و مهربانی رفتار کنید. به جای تهدید و اجبار، سعی کنید با او صحبت کنید و دلایل خود را به او توضیح دهید. به نظرات او گوش دهید و سعی کنید به یک توافق برسید. اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید بدون بهره‌گیری از تهدید و اجبار با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. گاهی سکوت بین دو نفر بیشتر از حرف ها حرف می زند. در رابطه ام با همسرم بارها برایم پیش آمده که احساس کردم حرف هایم را نمی شنود ولی بعد فهمیدم گاهی فقط لحظه ای سکوت لازم بوده تا فضا برای فهمیدن آماده شود. یاد گرفتم قبل از حرف زدن عمیق تر به شرایط نگاه کنم. شاید او خسته است یا ذهنش جای دیگری است. ممکن است انتظار داشته باشیم طرف مقابل مثل خودمان فکر کند و وقتی اینطور نمی شود احساس بدی پیدا کنیم. یک بار از همسرم خواستم همراهی بیشتری کند اما متوجه نشد منظورم چیست. بعد با خودم فکر کردم شاید به جای کلی گویی باید دقیق تر می گفتم که دوست دارم آخر هفته ها با هم بیرون برویم. شاید وقتی درک متقابل سخت می شود فقط کافی است کمی صبور باشیم و دوباره تلاش کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا